توضیحات
ارزوی آسنا
در دیاری دور افتاده در دل سیتان و بلوچستان در شهر کتیج که گاهی رویاها رنگ می بازند دختری به اسم آسنا زندگی می کند که از قشر ضعیف و نیازمند جامعه می باشد. مادر آسنا بیمار و پدرش بیکار می باشد و تنها از طریق واریزی کوچک یارانه زندگی خود را می گذرانند. حال آسنای کوچک آرزو دارد که یک یخچال داشته باشندچونکه یخچال انها خراب و قابل تعمیر نمی باشد.

