داستان از اینجا شروع شد که یک سال پیش با جمعی از فرهنگ دوستان به فکر افتادیم تا در منطقه سیستان و بلوچستان در روستایی به نام آبادان از توابع ایرانشهر با همکاری شورای روستا که زمینی را برای احداث کتابخانه در اختیارمان گذاشت ، شروع به ساخت و ساز کنیم و مرکزی فرهنگی احداث کنیم که کاری ماندگار باشد و کودکان روستاهای اطراف را نیز تحت پوشش بگیرد.
با کمک دوستان و آشنایان عملیات ساخت و ساز آغاز شد و ۸۰٪ هم پیش رفت ولی برای ادامه فعالیت دل نگران تامین مالی برای اتمام کار بودم ، تا اینکه به دوستی قدیمی رسیدم که مرا با «پلت فرم تامین مالی جمعی مهربانه »آشنا کرد، به کمک مسئولین این سامانه آنلاین حرکتی از عشق و ایثار اغاز شد که وقتی به پایان پروژه رسیدیم اشک شوق از چشمانم سرازیر شد،بعنوان کسی که از نزدیک دستی بر آتش داشته و دغدغه مالی این روز های مردم را می شناسم، دل نگران آن بودم که «پروژه فرهنگی» انهم در یک منطقه محروم، به سرانجام مطلوبش نرسد، ولی وقتی این همه توجه و اهمیت را در حامیان مهربانه دیدم ، اشک شوق ریختم . اینک جا دارد که از تمام دوستان و همراهان مهربانه و همکارانم عمیقا تشکر کنم که در تامین مالی “مرکز فرهنگی-هنری آبادان” ، مشارکت کردند . باید گفت این حرکت یکبار دیگر مفهوم به حاشیه رفته «یاریگری»،« مشارکت» و «همیاری» را، از نو زنده کرد.
می دانیم که آگاهی و توجه به یاریگری، می بایست از کودکی و در زمین زندگی مان آموزش داده و کاشته شود و اینک که در فقر تجربه کار مشارکتی هستیم، همه ما تمایل داریم که ناامیدی اجتماعی و فرهنگ گلایه و شکایت را، سرلوحه زندگی مان قرار دهیم، اما چیزی در درون، همچنان ما را فرامی خواند که تسلیم نشویم، چیزی ما را مجاب می سازد که هنوز در زندگی معناهایی عمیق برای «بودن» وجود دارد و هنوز تمنایی هست برای تن ندادن به این همه فقر و خشونت و محرومیت. لذا در چنین موقعیتی، این جنس مشارکت دوستان و یاران، پیامی است به خودمان و به دیگران و به مردم محروم بلوچستان، که وضعیت فعلی کشورمان را طبیعی فرض نکنیم و به قدرت با هم بودن خودمان، یکبار دیگر ایمان بیاوریم.
مهربانه بستری است برای تجربه کار مشارکتی، همیاری، همدلی، توجه به همنوعان ، توانمند سازی کودکان و بزرگسالان ،تجربه مهر است و عشق.
عزیزان متولی مهربانه ، همیاران و حمایتگران مهربانه سپاسگزار همراهی تان هستم.
نویسنده: شهلا افتخاری